کنایه از انتظار کشیدن باشد. (برهان) (آنندراج). مرادف چشم براه دوختن و چشم و دیده براه نهادن. (از آنندراج). انتظار کشیدن. (ناظم الاطباء) : مدتی شد که تا بدان امید چشم دارد براه و گوش بدر. انوری. دل که بیابان گرفت چشم ندارد براه هر که صراحی کشید گوش ندارد بپند. سعدی
کنایه از انتظار کشیدن باشد. (برهان) (آنندراج). مرادف چشم براه دوختن و چشم و دیده براه نهادن. (از آنندراج). انتظار کشیدن. (ناظم الاطباء) : مدتی شد که تا بدان امید چشم دارد براه و گوش بدر. انوری. دل که بیابان گرفت چشم ندارد براه هر که صراحی کشید گوش ندارد بپند. سعدی